جُز از کُل!

اعصابم تحریک شده جیغ جیغ راه میندازم ، اخه اصلا حرف منو نمیفهمه نمیفهمه و دارم فکر میکنم اینکه تو رو نفهمن، جیغ جیغ کنی و داد و بحث و جدل راه بیفته، آیا کارگشاست؟ قطعا نه! خانه از جای دیگر ویران است جای دگر مشکل رو ریشه ای باید حل کنم اون بنده خدا اصلا شاید نخواد منو بفهمه ، نمیخواد زورش که نمیشه کرد. اصلا فهمِ زوری هم مگه داریم!؟ پس خودم باید به داد خودم برسم + خیلی وقتها سکوت کردن ،حرمت ها رو نگه میداره وقتایی که به نقطه جوش رسیدی ، سکوت کنی ،این تویی که

یه چیزی امروز فهمیدم ، راجع به خودم یه حقیقت تلخ! من همیشه و تا همین چند ساعت پیش فکر میکردم قلب بزرگی دارم که میتونه بی بهانه مهربون باشه و ببخشه اما نمیدونم چرا امروز خاطره ی چند سال پیش برام مرور شد و ته دلم یه نمی از ناراحتی و چرک و کینه نشست کینه نه به معنای تلافی! به معنای اینکه از کار اون آدم غم به دلم نشست و نتونستم هضمش کنم ( نمیدونم کلمه مناسبش چیه !؟ ) اگه من قلب بزرگی داشتم خیلی راحت میتونستم هضم کنم که بابا اون قضیه مال چند سال پیشه و توی بحث